در بخش نخست این نوشتار سخن بدانجا رسید که رسانه ی ملی براساس مذاق مخاطب ایرانی تولید نمیکند و مدیریت رسانه از درایت و تدبیر رسانه ای در عصر ابررسانه های جهانی کم بهره است !!!
به گزارش خبر24، قسمت اول این مطلب که منتشر شد دوستی از جامعه خبرنگاران تماسی با من داشت و از سر دلسوزی مطالبی را عنوان کرد از جمله اینکه شما در این نوع نگارش پنبه ی رسانه ملی را زدید و گویا با آن سرجنگ داری!!! اما به این دوست عزیز و همه ی مخاطبین محترم عرض میکنم که این نگارش از سر دلسوزی با هدف طرح موضوع و ارائه ی راهبرد و راهکار نوشته میشود و مطلبی صرفا انتقادی نیست بلکه این نوشتار در جهت ارائه ی یک طرح نو و راهبردی جدید در حوزه ی رسانه نگارش می شود لذا خواهش می کنم زود نتیجه گیری نکنید و با ما همراه باشید تا با کمک یکدیگر به " طرح مهندسی نوین رسانه اسلامی" برسیم . پس کمی صبور باشید و با احترام عرض می کنم محققانه و با نگاه یک مخاطب خاص این مطلب را دنبال کنید ،اکنون ما در مرحله طرح مسئله هستیم و از خواننده محترم تقاضا دارم اجازه بفرمایید طرح مسئله کنیم ودر طرح مسئله اجازه بفرمایید باواقعیات رسانه ملی بدون تعارف مواجه شویم تا در ادامه به دیگر موضوعات و ارایه یک طرح راهبردی و در واقع به یک راهکار خلاقانه بپردازیم . و البته نظرات و نکات ارزشمند خودرا هم ارائه بفرمایید و یقین بدانید با دقت نظرات ارزشمند شمارا مطالعه و در بحث از آن استفاده می کنیم .
در بخش نخست این نوشتار سخن بدانجا رسید که رسانه ی ملی براساس مذاق مخاطب ایرانی تولید نمیکند و مدیریت رسانه از درایت و تدبیر رسانه ای در عصر ابررسانه های جهانی کم بهره است !!!
و در بررسی ها به این نتیجه رسیدیم که رسانهی ملی به 2 دلیل براساس مذاق مخاطب ایرانی برنامه سازی نمی کند :
1) یا مذاق و سلیقه ی لایه های مختلف مخاطب ایرانی را نمی شناسد !!!
2) نمیخواهد و یا نمی تواند براساس مذاق ایرانی برنامه سازی کند !!!
آنچه که امروز در عرصه برنامه سازی مشاهده می کنیم برنامه هایی است که جسته و گریخته براساس دریافتها و اعتقادات نویسندگان ، تولید کنندگان ،کارگردانان و یا حتی بازیگران و دیگر موثرین این حوزه ساخته شده وبراساس اهمیتی که هرموضوع برای هریک از صحنه گردانان رسانه ی ما مهم بوده برنامه سازی و تولید انجام شده است . متاسفانه در تمامیت تولیدات رسانه ای ، استراتژی با چشم اندازی بلندمدت و آینده نگرانه مشاهده نمی کنیم . در حالیکه جهان براساس تاکتیک آینده ی یک ملت ، به تولید در عرصه ی رسانه می پردازد و طوری عمل میکند تا آنچه را که اتاق فکر یک ملت برای آینده طراحی کرزده و در حال برنامه ریزی سیاسی و کلان برای نیل به آن است در وظیفه ی آماده سازی جامعه را رسانه برعهده دارد . لذا اگر قرار است در آینده رییس جمهوری سیاه پوست بر مسند قدرت بنشیند فیلم سینمایی را تئلید میکند تا باور پذیری جامعه را ارتقا بخشد و زمینه را برای پذیرش این مهم آماده کند . واکنون مثال های بسیاری در ذهنم رژه میرود از کارتونها و فیلم های کودکانه ای که با هدف پذیراندن یک استراتژی در دنیا برای خردسالان تا نوجوانا تولید شد تا ملودی ها و موسیقی هایی که در فیلم ها برای حمله به یک عقیده و ترور عقاید یک جریان مذهبی و یک کنش دینی در فیلم یا مستندی جاخوش کرد و چه اثراتی در ناخودآگاه اذهان جهانیان تاکنون از خود بجای گذاشتند !!! آیا برنامه سازان و مسئولین رسانه ی ملی این مهم را نمی دانند ؟ که یقینا می دانند اما چرا در راستای یک استراتژی رسانه ای جهان شمول برای ایران اسلامی قدمی برنمی دارند، سوال مهمی است که پاسخ آن را نویسنده در اداممه خواهد داد اما، جای بسی تعجب است که در میان سخنان کارشناسان و بزرگان این کشور برخی نکات ظریفی که در آینده محقق میشود و با استدلال هم بیان میشود و حتی در کلام رهبر معظم انقلاب ، مسائلی از چشم انداز آینده که برخی به حقیقت هم رسیده ، قابل مشاهده است اما دریغ از ذره ای توجه و هدف گذاری براساس یک چشم انداز آینده نگرانه در کیفیت برنامه سازی رسانه !!!
در همین موضوع صهیونیسم ، جمله ای که مقام معظم رهبری فرمودند که : اسراییل 25سال آینده را نخواهد دید " چه برنامه هایی را برای تبیین و اثبات این مطلب تولید کردند ؟ انصافا اگر دفاع رسانه همین چند برنامه مستندی است که ساخته است که البته آنهم با تکنیک و روایت امروزی نبوده باید بگوئیم ، هیچ نساخته و کار قابلی در اینخصوص انجام نشده است؟ و البته مسائلی اینچنینی کم نیستند که در رسانه معطل مانده ! البته در خلال این نوشتار به این مهم هم خواهیم پرداخت که موانع تولید در صدا و سیمای ما چیست ؟ و چگونه قابل دستیابی است ؟ اما در موضوع تحلیل برنامه های رسانه ملی ، باید آنچه حقیقت است را دقیق مشاهده کنیم تا آنچه حقیقت دارد و واقعیت امروز صدا و سیماست بدون هیچ پیش داوری و جانبداری ، ببینیم و مورد دقت نظر و پالایش قرار دهیم . در واقع بخش اعظم هنر و هنرمندی ، مشاهده ی دقیق موضوع و هر پدیده ای است ! و امروز هنری که ما باید در خصوص رسانه به خرج دهیم نگاه مستقیم و بی شائبه و دقیق دور از دشمنی و البته با زیر بنای خیر خواهانه است تا به یک نمای درست و بدون تعارف از برنامه های رسانه ملی برسیم و دروافع یک تصویر تمام نما ، درست و جاری از آنچه در قاب تصویر رسانه اتفاق می افتدرا مشاهده کنیم ، مورد بررسی و مداقه قرار دهیم و سپس بر اساس داشته های خودو بایدها و نباید ها و در نسبت با تکنیک و مهارت ها و ظرائف و طرائف هنر رسانه برنامه ای مدون منطبق بر مهندسی نوین رسانه ی ملی استخراج کنیم و طرحی نو در اندازیم .
در نسبت با رسانه موارد ذیل را باید با دقت مورد توجه و بررسی قرار دهیم :
1) چه می خواهیم انجام دهیم ؟ ( یعنی در رسانه ی ملی جمهوری اسلامی چه چیزهایی بعنوان زیرساخت کار تعریف شده است ، در حالت کلی ، خروجی کار رسانه ایران اسلامی چه باید باشد ؟)
2) برای چه می سازیم ؟
3) برای که می سازیم ؟
4) آنچه تولید می کنیم در ژانرهای مختلف با نگاه وسیع جهانی است ؟ یا کوته نظرانه و برای مقطع زمانی کوتاهی در نوک بینی خود می سازیمش ؟ آیا برای دنیا تولید می کنیم تا مخاطبین دنیا در مواجهه با تولید ما مجذوب آن شده و با احترام تولیدات ما را مشاهده کنند و پیام ما را در هر تولید به راحتی با زبان هنر دریافت کنند یا ... ؟؟؟
5) در چه جهانی در حال ساخت و تولید هستیم ؟ ( جهان رسانه ای پیرامون خود را می شناسیم ؟ )
6) دارایی های خود را می شناسیم ؟ آنچه که بعنوان داشته های ماست ، آن را می شناسیم و به درستی از آن استفاده می کنیم ؟
7) پیش بینی ما از ساخت هربرنامه چیست ؟ نتیجه تولید چه خواهد بود ؟
8) هر ساخته ما چه اثرات کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت در لایه های مختلف مخاطبین خود گذاشته و یا می گذارد؟؟؟
9) بررسی میزان موفقیت و یا احیانا عدم موفقیت تولیدات رسانه ای با شناخت بازخوردهای مستقیم اقشار مختبف رسانه ای آیا در دستور کار ما هست ؟ از رهیافت این بررسی چه استفاده ای خواهیم کرد ؟؟؟
10) برنامه ریزی برای ادامه و بازتولید طرح ها و برنامه های نیمه تمام بر اساس دریافت های بند 9 چگونه خواهد بود و چه راهبردی در این خصوص خواهیم داشت ؟؟؟
با بررسی سرانگشتی برخی تولیدات رسانه ملی بسیاری از دغدغه های طرح شده در این ده بند را بصورت پراکنده و جسته و گریخته می یابیم اما عدم انسجام و توالی و استمرار در کار و در برخی موارد بی برنامگی و سراسیمگی و یا زمان زدگی ویا به هرعلت دیگری ، توفیقی در تمامیت کار رسانه مشاهده نمی شود بلکه در بسیاری موارد مخاطب خود را ازدست داده و دودستی آن مخاطب را تحویل رسانه های معاند و یا به تعبیری رسانه های آنطرف آبی می دهیم که طرحی جز براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ندارند وآن را در تمام برنامه های خود بصورت پنهان و آشکار ، مستقیم و غیر مستقیم دنبال می کنند !!! که البته ظلم بزرگی در حق جوانان و نوجوانان این مرز پر گوهر است !!!
امروزه رسانه تربیت کننده و جهت دهنده ی اقشار مختلف جوامع بشری است . خصوصا جوانان و نوجوانان بیشترین خوراک و داشته های خود را از رسانه های متعدد دنیا دریافت میکنند . در واقع جوان امروز با رسانه زندگی می کند و رسانه در شبانه روز او جایگاه مهمی دارد . در واقع آنچه که جوان و نوجوان ما بیشتر با آن ملاقات میکند و اوقات خود را با آن سپری می کند، با آن خو کرده و با آن محشور است و رویکردهای زندگی خود را به غلط یا به درست ، از آنها می گیرد ، رسانه ها هستند و این گزاره ، میزان و عمق اهمیت کار را به ما گوشزد می کند .
در زمان پخش فوتبال ما شاهد میخکوب شدن بسیاری از جوانان علاقمند این رشته هستیم و این همان منطقه ی مهم بررسی مذاق و علایق و سلایق مخاطب است ! حال ، سوال این است چند درصد مخاطبین ما فوتبال دوست هستند ؟ و از این میزان چند درصد تماشای مسابقات فوتبال را می پسندند ؟ (چراکه برخی فوتبال دوست ها ، علاقمند به تماشای فوتبال نیستند !!! )
لذا آنچه که در عصر رسانه در رسانه ی ملی ما مغفول مانده این است که رسانه ، مخاطب خود را به درستی نمی شناسد !( خردسال – کودک – نوجوان – جوان – بزرگسال – پیر – کهنسال )تقسیم بندی اقشار مختلف مخاطبین ما براساس سن هستند که یقینا میتوان تقسیم بندی دیگری هم از مخاطب بر اساس سن داشت . اما اکنون بر اساس یک نگاه عمومی همین تقسیم بندی را ارائه می کنیم .
اما تقسیم بندی براساس جنس : فقط زن و مرد نیست بلکه زن متاهل و دختر نوجوان و جوان و مرد متاهل و پسر نوجوان و مرد جوان اقتضائات و نیاز سنجی های خود را دارد .
تقسیم بندی مخاطب از جهت اقلیم و استان های مختلف کشور پهناورمان هم باید مورد توجه قرار گیرد . اقوام و نژاد ها قبایل و ایلها گویش ها و زبان ها ، سنت ها و آیین ها ، مشاغل و حرفه ها ، بازی ها و سادی های محلی در کرانه های مختلف ایران عزیز ، علایق و سلایق اقوام و گروهها و دسته های قومی مختلف ووو همه و همه باید به دقت و به نسبت در رسانه ی ملی مورد دقت نظر و بازخوانی قرار گرفته و در برنامه ریزی ها مورد استفاده ی دقیق و عمیق قرار گیرند